جدول جو
جدول جو

معنی واهم پیوستن - جستجوی لغت در جدول جو

واهم پیوستن
(فَ دَ)
ائتلاف. تألف
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ شُ دَ)
آمیخته شدن و متصل گردیدن. (ناظم الاطباء). التکاک. (از منتهی الارب) ، به هم متصل ساختن. ترتیب دادن: مجدالدین محمود کفایت خویش درآن مبذول داشت ’وهدنه علی دخن’ صلحی درهم پیوست. (تاریخ سلاجقۀ کرمان محمد بن ابراهیم)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
با هم متصل شدن. ملحق شدن. بهم آمدن: ودیگر آنکه پند و حکمت و لهو و هزل بهم پیوستند. (کلیله و دمنه). هر دو شق بهم پیوست. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهم پیوستن
تصویر بهم پیوستن
چسبیدن دو چیز به یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار